per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
3
26
716
Original Article
بررسی تحلیلی نظر علامه طباطبایی دربارۀ قضا و قدر با رویکرد تفسیری ـ روایی ـ فلسفی
محمدعلی وطندوست
mohammadali669@gmail.com
1
سیدمرتضی حسینی شاهرودی
shahrudi@um.ac.ir
2
حسن نقیزاده
naghizadeh@ferdowsi.um.ac.ir
3
دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
استاد دانشگاه فردوسی مشهد
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
علامه طباطبایی با وجود اینکه در مسئلۀ قضای الهی بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا را تنها منحصر به عالم مجردات ندانسته و آن را به عالم ماده نیز سرایت داده و گام جدیدی در این زمینه برداشته و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، الفت و سازگاری بیشتری ایجاد نموده است، در وجودشناسی مسئلۀ قدر از این عمومیت دست کشیده و مرتبۀ قدر را تنها به عالم ماده نسبت داده است. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکرد تفسیری، روایی و فلسفی، دیدگاه ایشان تحلیل و بررسی شود. در پایان این نتیجه به دست آمده است که قدر نیز مانند قضا در همۀ مراتب هستی راه دارد و تفاوت میان این دو تنها به اعتبار عقلی بازمیگردد. همچنین در ضمن نتیجهگیری کلی به پیامدهای نظر مختار اشاره شده است.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_716_27e1fa7f8269f84cc604ca5e716cdc14.pdf
قضای علمی
قدر علمی
قضای عینی
قدر عینی
مشیت
اراده
عالم ماده
عالم مجردات
per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
27
46
717
Original Article
بازخوانی نظرگاه سهروردی در باب تناسخ بر پایۀ متن حکمة الاشراق
رضا رضازاده
rezakashany@gmail.com
1
زهرا جمشیدی
jamshidizahra15@gmail.com
2
مجید ضیائی قهنویه
majid@ziaei.ir
3
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه ایلام
پیام نور تهران جنوب
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران
«تناسخ» را به خروج روح از کالبد فرد و تعلّقش به بدن فردی دیگر، چه انسان و چه غیر انسان تعریف کردهاند. برخی قائلاند که شیخ اشراق نظر خود را در پذیرش یا رد نظریۀ تناسخ اعلام نکرده است یا دستکم این نظریه را به طور صریح رد نکرده است. با این حال، به کمک برخی استنادات و دلایل، از جمله اعتقاد جازم او در آثارش قبل از حکمة الاشراق میتوان بر باورمندی وی به بطلان تناسخ همسو با دیگر حکمای مسلمان استناد کرد. در این صورت موکول نمودن نظر خود به زمان دیگر در پی توضیح این نوع تناسخ و نیز این دلیل که ناکافی دانستن دلایل مخالفان تناسخ از نظر ایشان به معنای اعتقاد به تناسخ نیست، همچنین اعتقاد ایشان به وجود عالم صور معلّقه که به معنایی همان برزخ میباشد و نیز این امکان که میشود شیخ اشراق در هنگام بیان نظرات مشرقیان لزوماً همسو با آنها نباشد و تأکید بر بحث تناسخ ملکوتی که امری پذیرفتنی است و نیز توجه به حدوث نفس همزمان با بدن، مبین بطلان تناسخ از منظر ایشان است.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_717_ea3c053c71047ab8dc567cf3cbcd2360.pdf
بدن
نفس
تناسخ
حکمة الاشراق
تناسخ ملکوتی
سهروردی
per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
47
62
718
Original Article
تحلیل صدرایی از رابطۀ علّیت و حذف ماهیات
عبدالعلی شکر
ashokr@rose.shirazu.ac.ir
1
استادیار دانشگاه شیراز
با اثبات اصالت وجود و اعتباریت ماهیت توسط ملاصدرا، وجود محور بحثها قرار گرفت؛ اما رسوبات مباحث ماهوی همچنان در میان این مباحث به چشم میخورد. ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود و نیز تحلیل رابطۀ علّی و معلولی، تقسیمی دو ضلعی از وجود ارائه کرد و بر اساس آن وجود را به رابط و مستقل تقسیم نمود. وجود معلول یا رابط، عین ربط و تعلق به علت خود به شمار میرود و در واقع یک حقیقت حرفی و ربطی است و هیچ گونه استقلالی از خود ندارد. این تحلیل، پیامدهایی در مباحث فلسفی خواهد داشت؛ از جمله اینکه وضعیت ماهیت به کلی دگرگون میشود؛ زیرا تمام وجودات ممکن که ماهیت از آنها انتزاع میشود، مصداق وجود رابط خواهند بود و استقلالی نخواهند داشت. در این صورت دیگر نمیتوانند در جواب چیستی اشیا بیایند؛ زیرا تا چیزی استقلال وجودی یا مفهومی نداشته باشد، شایستگی ندارد تا در جواب ماهو بیاید. این به معنای حذف ماهیات و اندراج آنها در حوزۀ مفاهیم است. ماهیت به معنای «ما یقال فی جواب ما هو» مستلزم استقلال در مفهومیت است، در حالی که حقیقت ربطیِ ممکنات این استقلال را از آنها سلب میکند. در نتیجه آنچه دربارۀ ماهیات گفته میشود، به مفاهیم استناد مییابد. ماهیت به معنای «ما به الشیء هو هو» نیز به کار میرود که بر مبنای اصالت وجود، تنها شامل وجود میشود و از حیطۀ ماهیت خارج است.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_718_400c7ac394c12b5cfe1a844921765401.pdf
مفهوم
ماهیت
وجود رابط
ملاصدرا
per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
63
94
719
Original Article
بررسی هستیشناسانۀ حسن و قبح و گزارههای اخلاقی از دیدگاه محقق اصفهانی و علامه طباطبایی
عزیزالله فیاض صابری
1
حسین غفاری
hghafari@ut.ac.ir
2
مصطفی اسفندیاری
rahigh504@gmail.com
3
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
استاد/دانشگاه تهران
استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
یکی از بنیادیترین مباحثی که از دیرباز در دانشهای کلام و اخلاق کانون نزاع دانشمندان آن علوم و بنمایۀ سرفصلهایی چون حسن تکلیف، قبح ظلم و گناه، عدل الهی، قبح عقاب بلابیان، قبح تکلیف مالایطاق و قاعدۀ تلازم میان حکم عقل و شرع و... بوده، مسئلۀ حسن و قبح و گزارههای مشتمل بر آنها مانند «عدل حسن است و ظلم قبیح است»، میباشد. در دورۀ معاصر، محقق اصفهانی به مناسبت مباحثی چون وضع، تجرّی و... در دانش اصول فقه مدعی اعتباری بودن حسن و قبح و گزارههای اخلاقی شد و علامه طباطبایی با الهام از او در فلسفه و فلسفۀ اخلاق با ارائۀ منسجم نظریۀ اعتباریات، به بسط و تبیین آن پرداخت. اساساً دربارۀ حسن و قبح و گزارههای اخلاقی به سه گونه میتوان بحث کرد: 1. مفهومشناسی، 2. هستیشناسی، 3. معرفتشناسی. در هر سه حوزه پرسشهایی وجود دارد که این مقاله عهدهدار بیان هستیشناسی آنها از دیدگاه این دو اندیشمند و اختلاف رویکرد آنان در اثبات اعتباریت آنهاست. محقق اصفهانی با استناد به سخن ابن سینا و دیگر حکیمان، آن گزارهها را در زمرۀ مشهورات گنجانده که واقع و نفسالامری جز توافق آرای عقلا ندارند و عبارات او با دو رویکرد واقعگرایانه و ناواقعگرایانه همخوانی دارد. اما علامه طباطبایی با رویکرد واقعگرایانه رأی به اعتباریت آنها داده است.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_719_f2419d147d3cc8344dc60a7d02c6e12e.pdf
حسن و قبح
گزارههای اخلاقی
مشهورات
واقعگرایی
ذاتی
per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
95
115
720
Original Article
تأملی در اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق
مصطفی مومنی
esfad2003@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه پیام نور
در تاریخ تفکر اسلامی، مسئلۀ اصالت وجود یا ماهیت اولین بار در حکمت متعالیه مطرح شد، ولی نسبتِ اصالت وجود به مشاییان، و اصالت ماهیت به شیخ اشراق شهرت یافته است. حال جای بحث است که آیا شیخ اشراق وجود را به همان معنایی که در حکمت متعالیه اصالت دارد، اعتباری میداند؟ آنچه از این جستار به دست میآید این است که شیخ اشراق به اصالت ماهیت و اعتباری بودن وجود، به آن معنا از وجود و ماهیت که در حکمت متعالیه مطرح است، قائل نیست. لذا نمیتوان وی را اصالت ماهیتی دانست. در جستار پیش رو، دو مستمسک بر اصالت ماهیتی بودن شیخ اشراق نقد گردیده و نیز شواهدی دالّ بر اصالت وجودی بودن وی آورده شده است.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_720_ceec295e0a6f39491833e6d6ef13a03a.pdf
شیخ اشراق
اصالت وجود
معانی وجود
ماهیت
per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
117
136
721
Original Article
تأملی در روششناسی فهم در فلسفۀ صدرالمتألهین
پروین نبیان
pnabian2@gmail.com
1
محبوبه پهلوانینژاد
mpahlevani1228@gmail.com
2
استادیار دانشگاه اصفهان
کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی
از آنجا که دغدغۀ صدرالمتألهین در مباحث فکری اغلب هماهنگی فلسفه با دین است و وی میکوشد تا نظام فکری متقنی را در عرصۀ دین ترسیم نماید، بررسی روش فهم حقیقت در فلسفۀ او مستلزم واکاوی جایگاه عقل و چگونگی به کارگیری آن در مباحث دینی است. روش او از سویی با تفکر شهودیاش پیوند میخورد و از سوی دیگر، به مدد عنصر تشکیک، نظام فکری او نظامی ذومراتب میگردد که در آن عقل برای فهم حقیقت، چندین مرتبه مییابد. میان این مراتب (عقل استدلالی، عقل شهودی) هماهنگی وجود دارد و ملاصدرا برای فهم هر مرتبه از حقیقت، به مرتبهای از عقلِ متناسب با آن رجوع میکند تا با بررسی ریزمسائل معرفتی دینی به تبیین شاخصههای تفکر خود و اثبات مدعای جمع میان عقل و نقل بپردازد. در نظام فکری صدرایی شهود مبنای درک حقیقت است و استدلال مؤیدی بر آن. از این رو، در جستار حاضر میکوشیم تا جایگاه این دو را در ادراک حقیقت و نسبتشان را با آموزههای وحیانی بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که در منظومۀ فکری ملاصدرا نه تنها از اعتبار آموزههای وحیانی کاسته نشده، بلکه به گونهای مدون و مستدل به حل معضلات و شبهات معرفتی دینی پرداخته شده است.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_721_d60ab4bea7e0987d98060b87f3f590c1.pdf
عقل استدلالی
عقل شهودی
وحی
مکاشفه
ولایت
per
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
2015-05-22
10
16
137
152
722
Original Article
بررسی و تبیین اطلاقگرایی معرفتی در حکمت متعالیه
محمد نجاتی
mnejati1361@yahoo.com
1
یاسر سالاری
yaser581@yahoo.com
2
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان
در سنت فلسفۀ اسلامی به دلیل اذعان به ناکامی نفس در دستیابی به کنه وجودی و نفسالامریِ اشیا مسئلۀ اطلاقگراییِ معرفتی بروزی جدی مییابد. اما در این بین، نگاه ملاصدرا به این مسئله رویکردی متمایز را ارائه میدهد. صدرا در تفکر عام خویش، طبق مشرب فلاسفه، توانایی نفس در شناخت حقایق اشیا را آماج تردید قرار میدهد. با وجود این، در رویکرد نهاییاش بر اساس برخی مبانی وجودی و معرفتیِ تفکر خویش، دغدغۀ این مسئله را طرح میکند و در نهایت، راهکاری پیش مینهد. ملاصدرا در گام اول اذعان میدارد که به دلیل اختلاط محاکی ادراکات حسی و خیالی با نقص و شرافت وجودی محاکی ادراکات عقلی و همچنین خساست وجودی نفس که لازمۀ حدوث جسمانی آن است، محتمل است ادراکات نفس قرین ابهام و عدم وضوح گردد و در حد ظواهر و اعراض اشیا باقی بماند. اما وی در گام نهایی با تأکید بر ماهیت وجودی حقیقت علم، اشتداد نفس و تعالی آن از خساست جسمانیه را مرهون فرایند وحدت عاقل و معقول میداند. صدرا معتقد است به هر میزان که نفس در فرایند وحدت با ادراکاتش گسترش بیشتری یابد، به همان میزان از نقایص وجودی و شواغل معرفتی تعالی مییابد و در نتیجه، ادراکاتی مأخوذ از کنه و ملکوت اشیا و محاکی نفسالامری را به دست میآورد.
https://ipd.razavi.ac.ir/article_722_f2c24fbdc547cbe88bd66b4c9981c9e3.pdf
علم
وحدت
نفسالامر
اشتداد