دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
مبادی فلسفی وحی در اندیشۀ ملاصدرا
3
31
FA
علی
ارشدریاحی
دانشیار دانشگاه اصفهان
arshad@ltr.ui.ac.ir
مسعود
رهبری
دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان
msd.rahbari@gmail.com
صدرالمتألهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیدۀ وحی، از مبادی و پیشفرضهای متعددی بهره میگیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیشفرضها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آنها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحیشناسی ملاصدرا عبارتاند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مُدرِکِ معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعۀ وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهبالصور»، «نفوس فلکی و علم آنها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «همسنخی وحی و رؤیا». در مقالۀ پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آنها در نظام وحیشناسی این فیلسوف متأله به بحث گذاشته شده است.
وحی,ملاصدرا,قوای نفس,عقل فعال,عالم مثال,حدس,قوۀ متخیله,عقل قدسی,نفوس فلکی
https://ipd.razavi.ac.ir/article_664.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_664_269ad20bbd155cdc9519115a49fde8eb.pdf
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
توجیه متعالی صدرایی از رویداد مرگ
33
50
FA
محمدرضا
ارشادی نیا
دانشیار دانشگاه حکیم سبزواری
mrershad@chmail.ir
مقالۀ «نقدی بر نظریۀ کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن» مندرج در مجلۀ وزین «آموزههای فلسفۀ اسلامی» (سیدموسوی، 1393: ش15/99ـ 118)، حاوی مدّعیاتی نامدلّل و نامبیّن در راستای نقد نظریۀ صدرا در توجیه مرگ از دیدگاه حکمت الهی میباشد. مهمترین ایهامی که سبب بروز شبهۀ مکرر بر نظر صدرا در مقالۀ مزبور انجام گرفته، خلط بین واژۀ «کمال» و «فعلیت» است. مقاله توهم کرده است که هر فعلیتی عین سعادت و کمال به معنای ایجابی آن در نهایت درجه است، اما دربارۀ برخی نفوس چون کمال مطلق به این معنا موجود نیست، باید نظریۀ صدرا وافی به توجیه رخداد مرگ نباشد و نظر رقیب یعنی نظر رایج ظاهرگرایان، پزشکانِ طبیعتگرا و مادیگرایان را باید برگزید که پیری و نابودی بدن را سبب انحصاری وقوع مرگ پنداشتهاند! بنا بر این نظر، اگر قابلیت فسادپذیری از بدن سلب شود، باید به عمر جاودانۀ دنیوی مطمئن بود و هیچ عامل ماورایی باعث انتقال نفوس به جهان اخروی نخواهد شد! در تحکیم این ایرادات، هیچ توجهی به غایتمندی نفوس و آخرتگرایی فطری انسان نشده و رویکرد مادیگرایانه به رویداد مرگ تقویت شده است. این نگاشته قصد دارد برخی خللهای آن مقاله را گوشزد کند.
حیات و مرگپژوهی,حکمت مرگ و زندگی,غایت نفوس,فطری بودن مرگ
https://ipd.razavi.ac.ir/article_665.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_665_eaaf129cc4517723a2bd0fd766a76fea.pdf
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
ثبات یا نسبیت گزارههای اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی
51
75
FA
رضا
اکبریان
دانشگاه تربیت مدرس
akbarian@modares.ac.ir
محمدمهدی
کمالی
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
mmkamali64@gmail.com
محمدمهدی
کمالی
دکتری فلسفه و کلام اسلامی
h.kamali.213@gmail.com
علامه طباطبایی با تقسیم ادراکات بشری به حقایق و اعتباریات، در صدد اثبات نوعی از ادراکات ثابت و غیر متغیر در گذر زمان بر آمد تا در پرتو آن، مقدمات دفاع از فلسفه، دین و اخلاق را در مقابل حملات مادیگرایان فراهم آورد. بررسی ادراکات اعتباری و شناخت لوازم معرفتی آنها علاوه بر جلوگیری از بسیاری مغالطات، تأثیرات شگرفی در حوزۀ مدرکات عقل عملی به ویژه علم اخلاق بر جای خواهد گذاشت. ایشان در نظریۀ اعتباریات در بحثی نظری به منشأ بایدها و نبایدها و سازوکار اعتبارسازی ذهن در مقام عمل پرداخته و نوعی پیوند و ارتباط میان طبیعت و احساسات طبیعی موجودات ذیشعور با ادراکات اعتباری را اثبات میکند. این ارتباط به زعم بعضی نه تنها باعث حفظ اصول اخلاقی از گزند گذر زمان و تغییرات محیطی نمیشود، بلکه گزارههای اخلاقی را دچار نوعی نسبیت و تزلزل مینماید. این مقاله بر آن است تا با تحلیل دقیق فعالیت دستگاه اعتبارسازی ذهن و کیفیت ارتباط آن با نیازها و احساسات طبیعی، چگونگی پیدایش گزارههای اخلاقی از درون اعتبارات بشری را تبیین کند و ثبات یا نسبیت اصول این گزارهها را بررسی نماید.
علامه طباطبایی,ادراکات اعتباری,گزارههای اخلاقی,حسن و قبح,نسبیت و جاودانگی اصول اخلاقی
https://ipd.razavi.ac.ir/article_666.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_666_b2ee2eaff507879eb7343aec3e44d3c3.pdf
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
مخلوق اوّل در روایات و دو مواجهۀ متفاوت
77
101
FA
سیدعلی
حسینی شریف
استادیار دانشگاه فردوسی مشهد
gh13ali@gmail.com
غلامعلی
مقدم
0000000172818897
هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
dr.moghadam@razavi.ac.ir
پرسش از آغاز آفرینش و آفریدۀ اول از نخستین مسائل فکری بشر بوده است، مسئلهای باسابقه که مکاتب بشری و الهی کم و بیش به آن پرداخته و در مواردی شبیه به هم سخن گفتهاند. روایات «أوّل ما خلق» در حوزۀ معارف اسلامی، مجموعهای به ظاهر ناهمگون با تعابیر مختلف در این باره ارائه کرده است و دستگاههای معارفی فلسفی، عرفانی و کلامی هر کدام سعی کردهاند که این روایات را تبیین، تفسیر و توجیه نمایند. در این مقاله با تحلیل و مقایسۀ دو مواجهۀ حکمی ـ عرفانی و اخباری با این روایات، ضمن نقد دیدگاه اخباری، نشان دادهایم که دیدگاه فلسفی و عرفانی، تفسیر نظاممند و منطقیتری در این باره ارائه کرده است.
مخلوق اول,صادر اول,روایات «أوّل ما خلق»,عقل
https://ipd.razavi.ac.ir/article_667.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_667_b61332696dc50642b4290a5ea4cc5272.pdf
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
خلافت الهی، انسان جهانی، ولایت تکوینی (با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا)
103
120
FA
فاطمه
سلیمانی درهباغی
دانشیار دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) ـ پردیس خواهران
fateme_soleimani@yahoo.com
انسان با پیمودن راه کمال میتواند مظهر اسمای الهی گردد و در نتیجه جانشین خداوند در زمین شود. قرآن کریم در آیات 30 تا 33 سورۀ بقره، ظرفیت وجودی انسان را برای کسب مقام خلیفۀ الهی بیان میکند. در این آیات، خداوند خطاب به فرشتگان اعلام میکند که با آفرینش انسان خلیفهای برای خود بر روی زمین تعیین کرده است و در ادامه به منظور تبیین مقام خلیفۀ الهی میفرماید، جانشین خدا در روی زمین کسی خواهد بود که علم به اسماء داشته باشد. بنابراین رابطهای محکم بین علم انسان به اسماء و مقام خلیفۀ الهی در روی زمین وجود دارد. در بیان معنای اسماء و چگونگی علم به آن، مفسران اقوال متعددی ارائه دادهاند. ملاصدرا در تفسیر این آیه معنای تعلیم اسماء به آدمu را مظهریت انسان برای اسماء و صفات الهی و جامع حقایق عالم بودن انسان میداند و نشان میدهد که چگونه جهانشمول بودن انسان میتواند او را لایق جانشینی خداوند در زمین و رسیدن به مقام ولایت تکوینی کند.
خلیفۀ الهی,اسمای الهی,انسان جهانی,ولایت تکوینی,سیاست,ملاصدرا
https://ipd.razavi.ac.ir/article_668.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_668_5068bcadf834eb66bcb3b36533af5583.pdf
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
رویکرد غزالی به منطق و برخی مسائل منطقی
121
150
FA
اکبر
فایدئی
استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
faydei@yahoo.com
کریم
علیمحمدی
استادیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
krim110_ali@yahoo.com
ابوحامد محمد غزالی نخستین دانشمند اسلامی است که آشکارا منطق ارسطویی را با علوم اسلامی درآمیخته است. او روش تعریف و استنباط منطقی را وارد علم اصول و علم کلام کرد و تحول شگرفی در این دو علم پدید آورد. شناخت آرای منطقی غزالی، در فهم آرای منطقدانان پس از وی به ویژه فخر رازی، اهمیت به سزایی دارد. نقش غزالی در تبیین جایگاه رفیع علم منطق و رشد میزان مقبولیت آن در میان متشرعان آن زمان انکارنشدنی است. مرکبانگاری تصدیق و بررسی تمایز آن با معرفت، ابداع نسبتهای چهارگانۀ منطقی، الحاق منطق به اصول فقه، درآمیختن قواعد منطقی با اصطلاحات ابتکاری جدید و مثالهای اصولی و اسلامی و استخراج قیاسهای منطقی از قرآن کریم، از ابتکارات و آرای منطقی غزالی است که ما در این نوشتار به ذکر و بررسی آنها میپردازیم.
قیاسهای قرآنی,تصور و تصدیق,تعریف حقیقی,نسب اربع,غزالی
https://ipd.razavi.ac.ir/article_669.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_669_e240d4d291de5bf82205568da6f2c836.pdf
دانشگاه علوم اسلامی رضوی
آموزه های فلسفه اسلامی
2251-9386
2783-4026
11
18
2016
05
21
بررسی و تحلیل انتقادات فخر رازی به براهین ابن سینا در تجرّد نفس ناطقه
151
168
FA
سیدمحمد
موسوی بایگی
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علوم اسلامی رضوی
mmusawy@gmail.com
ابن سینا براهین متعددی در اثبات مجرد بودن نفس ناطقه اقامه میکند و در طی آنها اثبات مینماید که قوۀ عقلی جسم یا جسمانی نیست. فخر رازی همۀ این براهین را نقد و بررسی میکند. برخی از انتقادات او به نظر صحیح نمیآید و ناشی از عدم تأمل کافی در مبانی ابن سیناست؛ زیرا او در طرح این اشکالات، حکم علم حضوری را با حصولی، اعتبار لابشرطی ماهیت را با بشرط لایی آن، و جهات فاعلی نفس ناطقه را با جهات قابلی آن خلط میکند و دچار مغالطه میان احکام آنها میگردد. با وجود این، برخی دیگر از این اشکالات مانند نقض به قوۀ خیال و مادی نبودن آن وارد است و مبانی ابن سینا فاقد توانایی پاسخگویی به آنهاست؛ زیرا که برخی از براهین او تجرد قوۀ خیال را نیز اثبات میکنند، ولی شیخالرئیس آن را مادی میداند.
ابن سینا,فخر رازی,نفس ناطقه,مجرد
https://ipd.razavi.ac.ir/article_670.html
https://ipd.razavi.ac.ir/article_670_7e6a355b0eea3ed5ddb15ad3f0f5e36e.pdf