مسئلة چگونگی ارتباط جوهر مجرد (نفس) با جوهر مادّی (بدن)، از قدیم الایام مورد توجه فلاسفة اسلامی و غرب بوده است. با وجود تحقیقات فراوانی که در این بحث صورت گرفته، همچنان به عنوان یک موضوع پویا و ضروری تلقی میشود. در این مقاله ابتدا دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا، ارزیابی و تحلیل، سپس تحریر جدیدی از محل نزاع ارائه شده است. از محل نزاع مسئلة رابطة نفس با بدن پنج تقریر استنباط میشود، محور اصلی هر یک از این تقریرها عبارتند از: «ارتباط»، «تأثیر و تأثر»، «ترکیب نوع واحد طبیعی از مادّی و مجرد»، «تعلق و تدبیر» و «اتحاد». بر اساس این نوشتار، محل نزاع صرفاً «اتحاد» نفس با بدن و سایر اقسام خارج از محل نزاع است. مسئلة دیگر این مقاله، تفسیر صحیح اصل سنخیت و تأثیر آن بر مسئلة ارتباط مادّی و مجرد است. در نهایت نگارنده بر اساس برخی از اصول و مبانی، تبیین جدیدی از حل معضل ارتباط مجرد (نفس) با مادّی (بدن) ارائه میدهد.