مسئلۀ اصالت وجود به گونهای که چند قرن اخیر مطرح است، از زمان ملاصدرا آغاز شده است و از همان زمان نیز بداهت این مسئله مطرح بوده است. ما در این نوشتار به روشی تحلیلی ـ تاریخی به بررسی این مسئله پرداخته و نشان دادهایم که چون اصالت وجودیها ویژگیهایی چون بساطت برای وجود برمیشمرند، بدیهی دانستن این مسئله، طفرۀ ناموجهی از اشیاء پیرامونی به وجودی با آن ویژگیهاست. پذیرفتن دیدگاهی نیز که قائل به اصالت وجود و عینیت ماهیت است، در اشیاء پیرامونی ما، امری خلاف مشهود ماست. همچنین از مواردی نام بردهایم که میتوانسته است دستاویز فیلسوفان اصالت وجودی برای رویآوری به نظریۀ بداهت اصالت وجود باشد.