حکمت عملی، دانشی است که به بررسی رفتار ارادی انسان در مسیر سعادت میپردازد و هدفش به کارگیری حقایق ارادی پس از شناخت آنهاست. مسائل حکمت عملی، ویژگیهای افعال ارادی و ملکات انسانی برای دستیابی به قوانین کلی در این باره و نیز تنظیم کنشهای انسانی بر پایۀ این قوانین کلی است. مبادی حکمت عملی، قضایای یقینی است؛ به گواه اینکه حکمت عملی در شمار دانشهای برهانی قرار دارد. ملاک تقسیم حکمت عملی به اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن، به گونهای است که همۀ علوم انسانی برهانی را دربرمیگیرد و البته دانش نوامیس که مشتمل بر آموزههای وحیانی است، جزء اقسام حکمت عملی نیست، بلکه از مبادی آن میباشد. خواجۀ طوسی معتقد است که حکمت عملی چون از روش عقلی و تجربی بهره میگیرد و احکام آن ثبات دارد، متفاوت با دانش فقه و نیز آداب و رسوم میان مردم است و ارتباطی با آنها ندارد. این سخن خواجه را نمیتوان ناسازگار با برتر بودن اصل آموزههای دینی و تکیۀ حکمت عملی بر این آموزهها دانست.