رابطۀ تکوینی بین جزای اخروی و عمل انسان که از آن به «تجسم اعمال» تعبیر میشود، یکی از مهمترین مباحث معاد است. تصریح به این رابطه پیش از صدراییان و در لسان عرفا به ویژه ابن عربی شکل گرفت. محیالدین با طرح نظریات بدیع خود در مورد خیال، تقسیمات و احکام آن، کمک شایانی برای فهم تجسم اعمال و اثبات آن در عوالم اخروی نمود. از نظر او، خیالْ ظرفی برای تلطیف محسوسات یا تجسم معانی است و راه ادراک این معانیِ تجسمیافته در عالم مثال نیز قوۀ خیالی است که خداوند در وجود انسان قرار داده است. وی ارتباط بین قوۀ خیال و عالم مثال را از راه خواب و مکاشفه امکانپذیر میداند؛ به طوری که انسان در خواب و مکاشفه از حواس ظاهری به حواس باطنی منتقل شده و معارف عِلوی را مشاهده میکند. علاوه بر دو راه ذکرشده، محیالدین به خلق اشیا در خارج توسط «همت» نیز اشاره میکند؛ به طوری که ایجاد اشیای عینی در این دنیا، اختصاص به اوتاد داشته و در آخرت، وصفِ تمام انسانها بوده و سبب خلقِ صور نیکو یا زشت توسط نفس خواهد شد. تجرد برزخی قوۀ خیال نیز یکی از مقدمات اثبات تجسم اعمال است که از برخی عبارات محیالدین قابل دستیابی میباشد.