ارسطو همسو با افلاطون در قالب میراثی سقراطی مبنی بر تعلق معرفت به امر کلی، به نقد دیدگاه سوفسطاییان و شکاکان میپردازد. بنا بر آرای ارسطو، نه تنها امکان رسیدن به معرفت یقینی وجود دارد بلکه آنچه در فلسفۀ اولی و در ضمن گزارههای فلسفی ارائه میشود، واجد ویژگی یقینی بودن است. ارسطو با نقد دیدگاه افلاطون و بنیان نهادن منطق صوری و روش قیاسی، نقشی برجسته و تأثیرگذار در طول تاریخ فلسفه و به ویژه در ارتباط با فیلسوفان عقلگرا داشته است. ارسطو معرفت یقینی را به شناخت علت گره میزند. بر این اساس، به نظر میرسد که مطابق با مبانی او، معرفت یقینی به نحو کامل دستکم در بخشی از فلسفۀ اولی یعنی حوزۀ جواهر نامحسوس فناناپذیر با دشواریهای معرفتشناختی و منطقی مواجه است.