بررسی تطبیقی وجوه هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی انسان کامل در آرای ابن عربی و ملاصدرا

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه فردوسی مشهد

2 فلسفه/الهیات/فردوسی/مشهد/ایران

چکیده

بحث انسان کامل از بنیادی‌ترین مباحث حوزۀ حکمت و فلسفۀ اسلامی است. اهمیت این بحث از آن روست که انسان کامل حلقۀ واسط میان وجود مطلق و موجود مقید است. با وجود انسان کامل، هستی بسط و گسترش می‌یابد و کنز مخفی آشکار می‌شود. این وجه هستی‌شناختی انسان کامل با ساحت معرفت‌شناختی او کامل می‌گردد؛ بدین‌معنا که از دیدگاه بزرگانی چون ابن عربی و ملاصدرا عرفانِ به حق جز از طریق معرفت به انسان کامل ممکن نخواهد بود. بنابراین، انسان کامل عامل بسط وجود و نشان معرفت به ذات حق است و از این رو، آیینۀ اسما و صفات پروردگار می‌باشد. این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی، مفهوم انسان کامل را در دو وجه هستی‌شناختی و وجودشناختی با تأکید بر آرای ابن عربی و ملاصدرا بررسی می‌کند. فرضیۀ این مقاله آن است که رویکرد این دو بزرگ به مفهوم و کاربرد انسان کامل در معارف الهی، در عین شباهت‌های آشکار اختلافاتی نیز دارند؛ اختلافاتی که شاید بتوان مهم‌ترین وجه آن را در نگرش کاربردی صدرا به انسان کامل و اخلاقی نمایاندن او دید تا نگرش ابن عربی که انسان کامل را صرفاً در مقام و ساحتی تجریدی بررسی می‌کند.

کلیدواژه‌ها