در این جستار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بیان مبانی و نتایج دیدگاه ملاصدرا دربارۀ نَفَس رحمانی پرداخته میشود. ملاصدرا معتقد است که آدمی برترین نشانۀ خداوند است و ویژگیها و قوای او ظهور کمالات الهی است. همان گونه که نَفَس آدمی با عبور از مخارج حروف، اصوات و کلمات گوناگون پدید میآورد، نَفَس رحمانی نیز همچون فیضی وجودی، حقایق ممکنات را در عالم تحقق میبخشد و در عین وحدت و بساطت سرچشمۀ کلمات بیشمار الهی در عالم تجلی است. کلمۀ «کُن» نخستین کلامی است که گوشِ ممکنات را شکافت. بنابراین، عالم فقط از سخن پدید آمده و بلکه عین سخن است و اقسام موجوداتِ عالم، منطبق بر مراتب و مقامات بیست و هشتگانۀ خود در نفس رحماناند. ملاصدرا نفس رحمانی را با «وجود منبسط» یکی میداند. همچنین او نَفَس رحمانی را با «حق مخلوقبه» و «حقیقة الحقایق» مقایسه میکند و تحقق آن را مربوط به مرتبۀ واحدیت، حضرت اسماء و احدیتِ جمع میداند. برخی از پیروان صدرا نیز نفس آن را با مرتبۀ عماء یکی دانستهاند که در زبان شریعت از آن به نور محمدی تعبیر میشود. از طرف دیگر، ملاصدرا نَفَس رحمانی را تعبیری دیگر از آنچه میداند که اهل عرفان آن را مادۀ کلیه، هباء و عنقا نامیدهاند. او گفتار حکیمان بزرگ یونان دربارۀ مادة المواد را اشارهای رمزی به همین فیض وجودی و انبساطی معرفی میکند که با گستردگی رحمتِ امتنانیه در اسم الهیِ «الرحمان» انطباق کامل دارد.