برهان وجودی آنسلم برهانی است پیشینی که از راه مفهوم وجود ـکه بر اساس دیدگاه افلاطون همراه با حقیقت وجود استـ به اثبات خدا میپرازد. او دو تقریر از این برهان ارائه میدهد: نخست اینکه مفهوم خدا مفهومی است که بزرگتر از آن قابل تصور نیست؛ پس باید این مفهوم در بیرون وجود داشته باشد، در غیر این صورت بزرگترین مفهوم قابل تصور نیست. دوم اینکه مفهوم خدا مفهومی ضروری است که نبود آن تصورناپذیر است؛ پس باید در خارج باشد، در غیر این صورت نبود آن قابل تصور است و این خلف است. گونیلو دو اشکال بر این برهان دارد: نخست آنکه ما از مفهوم خدا هیچ گونه تجربهای نداریم، پس غیر قابل تصور است. دوم آنکه اگر این برهان درست باشد، باید بتوان وجود هر امر نامعقولی را در خارج اثبات کرد. اشکال عمدۀ آکویناس آن است که آنسلم، وجود خارجی خدا را در بزرگتر شدن مفهوم ذهنی خدا مؤثر میداند، در حالی که مفهوم بزرگترین امر قابل تصور که وجود واقعی داشته باشد، بزرگتر از هنگامی نیست که وجود واقعی نداشته باشد. تحقق عینی یک مفهوم در خارج، هیچ نقشی در بزرگتر شدن محتوای مفهومی آن ندارد. اشکال اساسی برهان آنسلم بر مبنای ملاصدرا، رد دیدگاه آنسلم در باب مفاهیم کلی، درآمیختگی میان ضرورت منطقی و فلسفی، درآمیختگی بین مفهوم و مصداق، حمل اولی و شایع صناعی و سرایت حکم مفهوم به مصداق است.